+
ورود به باشگاه مشتریانبهترین وران
جستجو دربین پرسش و پاسخها
کد موضوع30454
#1ارسال '9:30 1394/8/21
مهرشاد کمانگر|کردستان / کامیاران
پستها 141شما دوستان رو نمیدونم ولی من بهترین دورانم وقتی بود که کارتون هایی مثل پسر کوهستان،پرین(باخانمان)،کماندار نوجوان،معاون کلانتر نگاه میکردیم و با پولی که بهمون میدادن میرفتیم بیسکویت های حیوانیمخریدیم یادش بخیر
#2ارسال '9:33 1394/8/21
مهرشاد کمانگر|کردستان / کامیاران
پستها 141#3ارسال '9:34 1394/8/21
مهرشاد کمانگر|کردستان / کامیاران
پستها 141#4ارسال '9:34 1394/8/21
مهرشاد کمانگر|کردستان / کامیاران
پستها 141#5ارسال '11:34 1394/8/21
شاپرک افشاری|تهران / تهران
پستها 379کاش میشد به همون روزا برگشت یادش بخیر بین این کارتونها من از معاون کلانتر بیشتر خوشم میومد
#6ارسال '12:0 1394/8/21
مهرشاد کمانگر|کردستان / کامیاران
پستها 141#7ارسال '12:42 1394/8/21
میرزاخانلو|تهران / تهران
پستها 1444اگر خریدنی بود
می خریدم !
برای مادر ، کمی جوانی
برای پدر ، عمر دوباره
و
برای خودم.
خنده های کودکی .
می خریدم !
برای مادر ، کمی جوانی
برای پدر ، عمر دوباره
و
برای خودم.
خنده های کودکی .
#8ارسال '12:43 1394/8/21
میرزاخانلو|تهران / تهران
پستها 1444دلم شادی های کودکی ام را میخواهد
دلم برای کودکانه های وجودم تنگ شده است
دلم برای کودکانه های وجودم تنگ شده است
#9ارسال '17:19 1394/8/21
مهرشاد کمانگر|کردستان / کامیاران
پستها 141واقعا دوران خوبی بود با تمام سختی هایش ولی واقعا دوست داشتنی بود
#10ارسال '23:5 1394/9/12
ساناز قمری|تهران / تهران
پستها 36خیلی عالی بود .
#11ارسال '21:53 1394/10/29
حسین نظردنیوی|تهران / تهران
پستها 459یادش بخیر. بچه که بودم آهنگهای تیتراژ این کارتونها رو هم خیلی دوست داشتم و اونایی رو که میتونستم با دهن میزدم! کلی هم طرفدار داشت این کنسرتها!
با اون بیسکویت حیوونیها هم خاطره دارم. یه بار که رفته بودم دهاتمون از این بیسکویتها هم برده بودم و فکر کردم احتمالا گربه ها هم باید ازشون خوششون بیاد پس با اجازه از پدر یکی از بیسکویتها رو انداختم جلوی یه گربه که یه کم بو کرد و نخوردش! احتمالا بیسکویته شکل گربه داشت! منم دیدم که ای داد بیداد بیسکویتو نخورد و حروم شد! دویدم برس داشتم انداختم تو پاکت کنار بقیه بیسکویتها!
پدر بنده هم پاکتو ازم گرفت کلا انداختش دور!
خیلی بچه بودم
با اون بیسکویت حیوونیها هم خاطره دارم. یه بار که رفته بودم دهاتمون از این بیسکویتها هم برده بودم و فکر کردم احتمالا گربه ها هم باید ازشون خوششون بیاد پس با اجازه از پدر یکی از بیسکویتها رو انداختم جلوی یه گربه که یه کم بو کرد و نخوردش! احتمالا بیسکویته شکل گربه داشت! منم دیدم که ای داد بیداد بیسکویتو نخورد و حروم شد! دویدم برس داشتم انداختم تو پاکت کنار بقیه بیسکویتها!
پدر بنده هم پاکتو ازم گرفت کلا انداختش دور!
خیلی بچه بودم
#12ارسال '12:30 1394/11/10
حدیث جمالی|بوشهر / اهرم
پستها 14وای من عاشق این انیمیشن ها بودم.داغونم کردی
#13ارسال '17:53 1394/11/13
مهناز نادری نژاد|اصفهان / نجف آباد
پستها 45اخ که اگر بچگی میدونستم هیچ وقت شبها موقع خواب ارزئ نمیکردم زودتر بزرگ بشم واسه بزرگ شدنم لحظه شماری میکردم الانم راضیم ولی بچگی خیلی دوران خوبی بود عالی بود با خاطراتش هنوزم سرحالم
#14ارسال '17:22 1394/12/3
محبوبه راد|مازندران / رامسر
پستها 37واقعا یادش بخیر .
ارسال پاسخ
»»