از همین اسمش معلومه که چه دردی داره.اقا و خانوم ها سرتون رو درد نیارم رفتیم خونه خاله بزرگم و اونجا نهار دعوت بودیموبنده هم با یکی از پسر خاله هام هم بازی(البته یادم رفت این خاطره بر میگرده به دوران ابتدایی)خلاصه وقت گذشت و رسید وقت غذا منم چندتا سوزن ته گرد پیدا کردم و گفتم خوب چیزیه برای گوش مالی دادن این پسر خاله خلاصه سرتون رو درد نیارم نشستیم و من شروع به جاسازی سوزن ها داخل گل های قالی کنار خودم کردم و حدود چهارتا جاسازی کردم خلاصه از شانس بد بتده به جای پسر خاله چدرم اومد کنار من و.و اهش رفت هوا خمونجا افتاد دنبال بنده و یه کتک حسابی رو نوش جان کردم
دیگه هیچی بدبخت پدرم که جاش تا چند روز درد میکرد
+
ورود به باشگاه مشتریان