جدیدترین محصولات
  1. جواهربازار
  2. پرسش و پاسخ
  3. خاطره نویسی

وقتی اول راهنمایی بودم

جستجو دربین پرسش و پاسخ‌ها
کد موضوع31729
تصویر کاربری
#1ارسال '17:15 1394/10/7

لیلا حسن پور|تهران / تهران

پست‌ها 25
اول راهنمایی بودم یک روز مادرم حالش خیلی بد بود منم صبح باید به مدرسه میرفتم دیدم مادرم خیلی حالش بده. خواهرو برادر کوچیکی هم داشتم دلم برای مادرم میسوخت چون ما غریب بودیم کسی رو تهران نداشتیم. خلاصه گفتم خونه میمونم و از مادرم مراقبت میکنم.اون روزو خونه موندم کارای خونه رو کردم با اینکه کوچیک بودم ولی از پس کارای خونه خواهرو برادر کوچیکم بر اومدم ،از مادرم پرستاری کردم .خلاصه روز بعد به دلیل غیبت باید حتماا صبح با مادرم میرفتم که غیبتم موجه بشه . بعد سره کلاس برم .ولی مادرم مریض بود نمیتونست با من که بیاد. من خودم تنها رفتم ،وقتی وارد مدرسه شدم منتظر مدیر موندم تا تشریف آوردن. وقتی اومد بچه ها سر کلاس بودند ،گفت دخترم چرا نرفتی سر کلاس ؟ جریان و براش گفتم گفت اول خوب کاری کردی از مادرت مواظبت کردی بعدش برو عزیزم سر کلاس .من رفتم سر کلاس و ظهر به خونه رفتم وقتی رسیدم مادرم گفت از طرفه مدرسه اومدن در خونه گفتن دیروز شما مریض بودی ؟بنده خداها منو که دیدند متوجه شدند و رفتند . ولی از اونجایی که مادرم نگران میشه بلافاصله با حال بدی که داشته بلند میشه میاد مدرسه. وقتی وارد دفتر مدیر میشه ،مدیر مدرسه مادر شهید بود خیلی مهربون و مومن بود؛ بلافاصله به مادرم میگه چرا تشریف آوردین؟خلاصه مدیر به مادرم تبریک میگه بخاطر راستگویی و صداقت و شجاعت و مهربونی لیلا حسنپور که چقدر دختر خانم و مسئولیت پذیر و خانواده دوستی است و از آن به بعد بخاطر هر مورد و مشکلی غیبتی داشتم،باور می کنید خودم به تنهایی موجه میکردم فقط بخاطر اعتماد و ایمانی که به من داشتند .انشاالله خدای بزرگ.به تمامی بندگان توفیق بده که همیشه راهه راستی و درستی و صداقت و پیشه کارو زندگی خود قرار دهندانشاالله .
تصویر کاربری
#2ارسال '17:20 1394/10/7

لیلا حسن پور|تهران / تهران

پست‌ها 25
من کوثر دختر لیلا هستم مادرم خیلی مهربان است ،خیلی . بسیار بسیار مهربان ،خوش کلام ،هنوز که هنوز است مادرم مارو مانند یک کودک نوازش میکنه .الان داماد داره .همسر من خیلی خیلی خیلی دوستش داره .همیشه میگه بهترین مادر دنیاس. البته ببخشید من موبایل و از دسته مادرم گرفتم تو خود پیجه مادرم نظر دادم اگر قبول کنید.مادرم رو خیلی دوست دارم.خیلی
تصویر کاربری
#3ارسال '21:25 1394/10/7

حسین نظردنیوی|تهران / تهران

پست‌ها 459
خداحفظتون کنه. سلامت باشید. بیشتر برای دامادتون خوشحالم که چنین مادر خانمی داره و ان شاء الله در جواهر بازار از مادر شوهرهای مهربون هم بشنویم.
تصویر کاربری
#4ارسال '3:35 1394/10/9

لیلا حسن پور|تهران / تهران

پست‌ها 25
با سلام ممنون آقا سعید .خوب و بد بودن دست خود انسان هست. به نظر من اگر خوب باشی همه دوست دارن ،ولی بد باشی از چشم همه میوفتی .من از زمان بچگی تا جایی که یادمه و همه بهم میگفتن به مهربونی و خوش قلبی معروف بودم .از خودم تعریف نمیکنم این چیزی هستش که تمامه اطرافیان بهم میگن .انسانی که از چند ثانیه باقیمانده عمره خودش خبر نداره چراا بدی چرا من تا میتونم خوبی و محبت میکنم خدایی در قبالش نه مثله خودم ولی خوبی هم میبینم ولی بیشتربیشتر دعای خیر پشته سرم هست .هر کسی من و میبینه دعام میکنه .این برای من معمای شیرینه انشاالله این توفیق نصیبه تمامی بندگان که آفریده های عزیزه خداا هستند بشود .انشاالله .ممنون از سپاس گزاری شما برادر .
تصویر کاربری
#5ارسال '10:5 1394/10/9

مهندس نسترنی|مشاور / مدیر مالی

پست‌ها 1760
سلام به دوست خوبم ، لیلاخانم مهربون و سلام مخصوص به کوثر عزیز .
امیدوارم خدا همیشه سایه مادر مهربونت رو برای شما و خانواده تون حفظ کنه عزیزم .
مهربونی آسونه ولی مهربون موندن کار آسونی نیست . امیدوارم خدا به همه ی ما صبر و عشق بده تا مهربونی هامون روز افزون باشه .
تصویر کاربری
#6ارسال '3:46 1394/10/11

لیلا حسن پور|تهران / تهران

پست‌ها 25
با سلام به مهندس نسترنی گل البته این یک حقیقته عزیزم از اینکه وقت میگذارید و خاطرات بچگی ما رو مرور می کنید واقعاا ممنون هستم .
تصویر کاربری
#7ارسال '14:29 1395/2/18

آقاسید هاشمی|آذربایجان شرقی / هریس

پست‌ها 117
سلام دوست عزیز خانم حسنپورمهربون و راستگو ، خاطره ی خوبی نوشتین ، ان شاالله هم شما و هم همه ی بندگان خدا همیشه در زیر سایه ی دعاهای بانوی جهانیان حضرت زهرای مرضیه (س) موفق و خوشبخت باشیم و دعای پدر و مادرامون پشت و پناهمون باشه.
التماس دعا.

ارسال پاسخ

کد امنیتی»»