جدیدترین محصولات
  1. جواهربازار
  2. پرسش و پاسخ
  3. خاطره نویسی

دعوای همکارم

جستجو دربین پرسش و پاسخ‌ها
کد موضوع41395
تصویر کاربری
#1ارسال '18:20 1395/12/26

الناز مهرآوران|گلستان / گرگان

پست‌ها 44
یه خاطره ای از محل کارم یادم اومد ؛
یه روز من و همکارم که باهم تو یه اتاق هستیم ، ناهار خوردیم و بعد ناهار یه استراحت کوتاه داشتیم .
همکارم با یکی از آشناهاش داشت واسه یه موضوعی تلفنی دعوا میکرد ، منم شدیدا رفته بودم تو حس ناراحتی و دعوای همکارم!
به دقت داشتم به حرفاش گوش میدادم که موضوع چی شد و چی میگه.
اصلا حواسم به اطرافم نبود .
یهو تلفن من زنگ خورد و گوشی رو برداشتمگفتم هـاا ؟! .

یهو ارباب رجوع از پشت خط گفت عه خانم فلانی فک کنم از خواب بیدارت کردم ؟!
یه لحظه به خودم اومدم فهمدیم چه سوتی دادم اینقدر خنده ام گرفت که مجبور شدم تلفن رو قطع کنم !

بیچاره دوسه بارم زنگ زد نتوتستم حرف بزنم به همکارم گفتم شما جواب بده من نمیتونم صحبت کنم

تصویر کاربری
#2ارسال '18:22 1395/12/26

محبوبه راد|مازندران / رامسر

پست‌ها 37

ارسال پاسخ

کد امنیتی»»