محل کار همسرم چندتا شماره مختلف داره . ایشون هم هرازگاهی از محل کار تماس میگرفت و سرکارم میزاشت منم هربار اولش نمیشناختم صداش رو ؛ یهو میگفت منم و کلی میخندید.
یه روز بهم زنگ زد بعد تا اومد حرف بزنه کاری براش پیش اومد گفت من 30 ثانیه دیگه زنگ میزنم ، منم گفتم باشه .
بعدش دیدم خبری نشد . خودم دو سه دقیقه ای که گذشت زنگ زدم محل کارش ، در واقع به همون شماره ای که دو دقیقه پیش خودش زنگ زده بود بهم!
تا جواب داد عه ، گفتم دیوونه لوس چرا زنگ نزدی من پشت تلفن فسیل شدم !
بعد دیدم طرف خیلی رسمی گفت:ببخشید شما با کی کار دارین؟
منم گفتم بابا دیگه حنات پیش من رنگ نداره ، الکی هم برا من صداتو عوض نکن !
بـرو ، ما رو فیلم نکن !
واه واه چه با ادا و اصول حرف میزنه!
با کیی کار دارین ؟!
با شمـا
تشریف داریـن آیا ؟!
باز مثل خودش گفتم با کی کار دارین ؟!
هی میگفتم و میخندیدم اما کم کم دیگه احساس کردم قضیه داره جدی میشه و همسرم اینقدر دیگه نمیتونه منو سرکار بزاره !
خلاصه که تازه متوجه شدم چه سوتی افتضاحی دادم و سریع گوشی رو قطع کردم !
بعداز نیم ساعت همسرم زنگ زد و کلی شاکی بود ازم ،و اون موقع بود که فهمیدم رئیسش بوده و شماره ما هم افتاده و پایان ماجرا
+
ورود به باشگاه مشتریان