الماسی به نام خرگوش سفید

توی دوران کودکی من که مال زمانیه که تلویزیون فقط دو تا شبکه داشت، با وجود این کمبود شبکه ها(به نسبت امروز که چند ده شبکه وجود داره در همین تلویزیون خودمون) برنامه ها خیلی بهتر و متنوعتر بودن. و خصوصا برنامه های کودک. کارتونهای خیلی زیادتر و بهتری داشتیم. شایدم الان که زیاد تو نخ شبکه هایی مثل پویا نیستم از جریان خبر ندارم و الان اوضاع بهتر باشه ولی به هر حال هر نسلی زمان خودشو خیلی رنگینتر میبینه و پزشو میده. اون موقعها برنامه های بزرگسالان رو هم بالاخره میدیدم پا به پای بزرگترها و با اونها هم خاطراتی داریم همه مون. یکی از این خاطرات برمیگرده به یه فیلم که چیز زیادی ازش یادم نیست ولی نشون میداد که چند نفر دنبال گنجی هستن و سرانجام هم پیداش میکنن. اما در نهایت موقع تقسیم در کمال ناباوری رییس گروه تمام گنجو به افرادش میبخشه به جز یه الماس به اسم خرگوش سفید.
از این فیلم فقط همین تو خاطرم موندگار شده و حتی تا الان هم گاه گاه مثل الان به یادش میفتم.

ادامه در پست بعد

همین چند وقت پیش هم تو اینترنت یه جستجویی کردم و دیدم در حقیقت اون الماس اسمش بانوی سپید بوده نه خرگوش!
بچه هم که بودم خیلی واسم عجیب بود که این الماسه که اصلا شبیه هیچ خرگوشی نیست و خب به نظرم به زحمت هم سفید بود(رنگ نداشت و کریستالی بود)

اما خب این مهم نیست. مهم اینه که هر کس تو زندگیش دنبال خرگوش سفید خودشه و پیدا کردن و رسیدن بهش انگیزه زندگی کردنشه.
یه نقشه واسش داره و یه عالمه امید و ارزو که باعث میشه به شکلی خستگی ناپذیر یک دنیا تلاش کنه برای رسیدن و دستیابی به اون.

همه ما یا دنبال یه نقشه گنجیم برای رسیدن به خرگوش سفید زندگیمون یا نقشه رو داریم و داریم تلاش میکنیم و یا بهش رسیدیم. هر مرحله ای هم لطف خاص خودشو داره.
گاهی هم میشه که به خرگوشمون میرسیم و می بینیم که اونی نبوده که واقعا میخواستیم و یا اصلا ارزشش رو نداشته. این قسمتشو خدا نصیب هیشکی نکنه.

ان شاء الله که همه عاقبت سپید پیدا کنیم.

پ.ن :من خودم تو مرحله رسیدن به چند قدمی خرگوشم هستم و امیدوارم که بهش دست یابم اگه خدا بخواد.

شما چی؟

جالب بود . ایشالا بزودی برسید.
بنده هم به خرگوش زندگیم رسیدم خداروشکر راضی هستیم

من هم رسیدم خداروشکر با رضایت
امیدوارم همگی و نویسنده این بخش هم به خرگوش خودشون برسند.

فیلم سیلاس بود فکر کنم و تو فیلم می گفتن که این الماس جنون اوره
جوینده اش هم یه آهنگ میخوند به این شروع که «رو رو در طوفان در پی خرگوش سفید» خیلی فیلم یا بهتر بگم سریال تلخی بود. با این حال موافقم که تنوع برنامه ها اون موقع بهتر بود و همینطور محتوا هم بهتر بود.

فیلم سیلاس نبود.بازیگر سریال سیلاس تو اون سریال هم بازی میکرد. تو برنامه کودک پخش میشد. داستان دو تا برادر دوقلو بود که یکی خلافکار و دزد بود و دیگری قاضی. همون پسر بازیگر سربال سیلاس هم از اول تا اخر سریال دنبال هویت خودش میگشت که همون برادر دزد ازش خبر داشت. اخرش هم قاضیه دزده رو اعدام کرد