جدیدترین محصولات
  1. جواهربازار
  2. پرسش و پاسخ
  3. خاطره نویسی

ده تنبل

جستجو دربین پرسش و پاسخ‌ها
کد موضوع38953
تصویر کاربری
#1ارسال '21:25 1395/7/7

حسین نظردنیوی|تهران / تهران

پست‌ها 459
بچه بودم و تازه رفته بودم کلاس اول. اون موقع چیزی تحت عنوان کامپیوتر و موبایل و تبلت و اینا نبود و بچه ها ناچارا میرفتن تو کوچه بازی میکردن.
یکی از این بازیها برای پسر بچه ها طبیعتا فوتبال بود. یه توپ پلاستیکی و دو تا دروازه که برای ساختنشون از امکانات طبیعی مثل تیر چراغ برق یا آجر و یل حتی در خونه همسایگان استفاده میکردیم.
یه بار که در همون اوایل ورود به مدرسه با عده ای از این دوستان رفته بودیم فوتبال و یار همبازی من دوستی بود که یکسال ازم کوچکتر بود و هنوز وقت مدرسه اش نشده بود.
قبل از شروع بازی به من گفت که بذاریم ده به هیچ به نفع تیم مقابلمون باشه!
با تعجب بهش گفتم آخه چرا؟
گفت اصلا نگران نباشم چون شنیده که ده تنبله!
منم البته هنوز کاملا سواد نداشتم ولی خب با اینکه بنظرم استدلال درستی نمیومد اما خب رفیق بود دیگه، پس قبول کردم.
بازی رو در حالی شروع کردیم که در همون بدو امر ده گل به حریف تقدیم کرده بودیم و چه تلاشی کردیم که اولش بتونیم یه ده تا گل بزنیم که تازه مساوی بشیم!
آخرشم فکر کنم مثلا پونزده به هشت باختیم!

پ.ن :و ناگفته نمونه که البته من هنوزم تحت تاثیر همون استدلال از قدیم به یادکار مونده رفیقم، هروقت دوستان خاطره ای مینویسن بلافاصله بهشون ده میدم!

ارسال پاسخ

کد امنیتی»»