در صنعت جواهرات به منظور تعیین قیمت الماس از استانداردی به نام Rapaport استفاده می گردد.
این استاندارد به معامله کنندگان الماس و جواهرات کمک می کند تا قیمت و ارزش اجناس خود را بدانند.
در Rapaport قیمت الماس، بر اساس چهار فاکتور پاکی (clarity)، وزن (carat)، رنگ (color) و برش (cut) تعیین میشود.
استاندارد Rapaport برای اولین بار در سال 1976 توسط Martin Rapaport، به منظور اعمال استانداردهای بیشتری برای الماسهای بی رنگ پایه گذاری شد.
Martin Papaport فعالیت خود را در عرصه جواهرات از سال 1975 در شهر Antwerp بلژیک آغاز کرده بود.
وی در آن شهر به عنوان معامله کننده سنگهای راف و الماسهای پولیش خورده فعالیت می کرد.
Martin Papaport سرانجام توانست در سال 1978 لیست قیمت Rapaport پایه گذاری کند.
در استاندارد Rapaport اختلاف قیمتی بین قیمتهای تعیین شده در این ساتاندارد و مبلغی که در واقعیت برای الماسها پرداخته میشود، وجود دارد.
این اختلاف قیمت در صنعت الماس طبیعی است چرا که به طور طبیعی الماسها به مقداری تخفیف نسبت به قیمت واقعی خود خرید و فروش میشوند. البته احتمال دارد مبلغ پرداخت شده برای یک الماس دقیقا مشابه قیمت آن در Rapaport باشد که این مورد تنها برای الماسهای دارای وزن بالا و با برش عالی صدق می کند.
مقدار تخفیف درخرید فروش الماس بر اساس فاکتورهای مختلفی تعیین می گردد. برخی از این فاکتورها عبارتند از کیفیت ، برش، اعتبار معدن، سایز، قابلیت تبدیل ان به پول نقد و نوع بازار.
در رابطه با امکان فروختن سنگ میبایست ذکر شود هر چه راحت تر بتوان الماس مورد نظر را به فروش رساند، میزان تخفیف آن نیز کمتر میشود.
در لیست قیمت Rapaport قیمت دقیق هر الماس ذکر نمی گردد بلکه این قیمت را میتوان به عنوان یک قیمت پایه در نظر گرفت چرا که ارزش نهایی الماس، در مذاکرات بین فروشنده و خریدار تعیین می گردد.
Rapaport در سال 1982 پیشنهادی برای ایجاد یک بازار فروش الماس را به بورس نیویورک ارائه داد که متاسفانه تلاشهایش بی نتیجه ماند.
بنا بر اعتقاد وی الماسهای کالایی هستند که مردم به منظور بدست آوردن پول دست به خرید و فروش آنها میزنند. این کالا از جهاتی جز منابع طبیعی محدود محسوب میشود که به واسته آزمایشات درجه بندی شده و دارای اعتبار می گردند.
بزرگترین شرکت خرید و فروش الماس در دنیا به نام N. D. Reiff درباره Rapaport مینویسد، وی صنایع الماس را با مشخص کردن همه چیز درباره انها و روشن سازی در این زمینه، خراب کرده است.
روزنامه New York Times در سال 2012 در طی مقاله ای با اشاره به تلاشهای Rapaport و سایر شرکتهای مشابه در جهت معرفی الماسها به عنوان یک کالا نوشت، تفاوتهای دیده شده در بین الماسهای مختلف بیشتر از آن است که بتوان یک استاندارد خاص را برای آن به عنوان یک کالا تعیین نمود.
این استاندارد به معامله کنندگان الماس و جواهرات کمک می کند تا قیمت و ارزش اجناس خود را بدانند.
در Rapaport قیمت الماس، بر اساس چهار فاکتور پاکی (clarity)، وزن (carat)، رنگ (color) و برش (cut) تعیین میشود.
استاندارد Rapaport برای اولین بار در سال 1976 توسط Martin Rapaport، به منظور اعمال استانداردهای بیشتری برای الماسهای بی رنگ پایه گذاری شد.
Martin Papaport فعالیت خود را در عرصه جواهرات از سال 1975 در شهر Antwerp بلژیک آغاز کرده بود.
وی در آن شهر به عنوان معامله کننده سنگهای راف و الماسهای پولیش خورده فعالیت می کرد.
Martin Papaport سرانجام توانست در سال 1978 لیست قیمت Rapaport پایه گذاری کند.
در استاندارد Rapaport اختلاف قیمتی بین قیمتهای تعیین شده در این ساتاندارد و مبلغی که در واقعیت برای الماسها پرداخته میشود، وجود دارد.
این اختلاف قیمت در صنعت الماس طبیعی است چرا که به طور طبیعی الماسها به مقداری تخفیف نسبت به قیمت واقعی خود خرید و فروش میشوند. البته احتمال دارد مبلغ پرداخت شده برای یک الماس دقیقا مشابه قیمت آن در Rapaport باشد که این مورد تنها برای الماسهای دارای وزن بالا و با برش عالی صدق می کند.
مقدار تخفیف درخرید فروش الماس بر اساس فاکتورهای مختلفی تعیین می گردد. برخی از این فاکتورها عبارتند از کیفیت ، برش، اعتبار معدن، سایز، قابلیت تبدیل ان به پول نقد و نوع بازار.
در رابطه با امکان فروختن سنگ میبایست ذکر شود هر چه راحت تر بتوان الماس مورد نظر را به فروش رساند، میزان تخفیف آن نیز کمتر میشود.
در لیست قیمت Rapaport قیمت دقیق هر الماس ذکر نمی گردد بلکه این قیمت را میتوان به عنوان یک قیمت پایه در نظر گرفت چرا که ارزش نهایی الماس، در مذاکرات بین فروشنده و خریدار تعیین می گردد.
Rapaport در سال 1982 پیشنهادی برای ایجاد یک بازار فروش الماس را به بورس نیویورک ارائه داد که متاسفانه تلاشهایش بی نتیجه ماند.
بنا بر اعتقاد وی الماسهای کالایی هستند که مردم به منظور بدست آوردن پول دست به خرید و فروش آنها میزنند. این کالا از جهاتی جز منابع طبیعی محدود محسوب میشود که به واسته آزمایشات درجه بندی شده و دارای اعتبار می گردند.
بزرگترین شرکت خرید و فروش الماس در دنیا به نام N. D. Reiff درباره Rapaport مینویسد، وی صنایع الماس را با مشخص کردن همه چیز درباره انها و روشن سازی در این زمینه، خراب کرده است.
روزنامه New York Times در سال 2012 در طی مقاله ای با اشاره به تلاشهای Rapaport و سایر شرکتهای مشابه در جهت معرفی الماسها به عنوان یک کالا نوشت، تفاوتهای دیده شده در بین الماسهای مختلف بیشتر از آن است که بتوان یک استاندارد خاص را برای آن به عنوان یک کالا تعیین نمود.
20 سال از عمرم در این صنف فعالیت دارم
از شاگرد پادویی تا الان
خدایا شکرت
مثل همیشه جالب وعالی بود.